در این راستا اندیشه و موضعگیری های فکری و سیاسی حضرت امام خمینی(ره) نقش اساسی و تعیین کننده یافت و مبارزه با اسرائیل را به عنوان یک اصل مهم سیاست خارجی و استراتژی بنیادین مبارزه با ظلم و بی عدالتی، تثبیت کرد. آنچه را که حضرت امام(ره) در زمینه تحریم اقتصادی رژیم صهیونیستی و استفاده از اجتماعات و گردهمایی های بزرگی مانند مراسم حج و برگزاری روز قدس به ملت ها و دولت های اسلامی توصیه می کردند، نهایتا نقش خود را در تضعیف جایگاه جهانی و منطقه ای اسرائیل ایفا کرد و اکنون شاهد ناکام ماندن توسعه طلبی های رژیم صهیونیستی در خاورمیانه هستیم.
آنچه در اینجا به آن خواهیم پرداخت مشخصا برخی مواضع امام خمینی(ره) درباره رژیم صهیونیستی قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می باشد .
در این نوشتار سعی شده با مراجعه به آثار حضرت امام(ره) و بهره گیری از اندیشه های ایشان، به سوالات زیر پاسخ داده شود: اهداف رژیم صهیونیستی در منطقه خاورمیانه کدامند؟ دولتمردان کشورهای اسلامی باید چه تدابیری در برابر رژیم غاصب اتخاذ نمایند؟ مردم کشورهای اسلامی در برابر اقدامات تجاوزگرانه رژیم صهیونیستی چه وظیفه ای دارند؟
اهداف تشکیل رژیم صهیونیستی
سیاست توسعه ارضی و گسترش آن از نیل تا فرات، از اهداف اساسی بنیانگذاران دولت یهود به شمار میرود. همواره بازگشت به ارض موعود با تمسک به متون مذهبی و براساس تفاسیر دینی ، بخشی از برنامههای رهبران سیاسی اسرائیل را به خود اختصاص میدهد تا از این طریق نوعی علاقه ملی و احساس ملیگرایی را در میان یهودیان برای بازگشت به سرزمین فلسطین ایجاد نمایند .
ایده تشکیل دولت یهودی در فلسطین ، به قدری نفرتانگیز بود که واکنش عمومی جهان اسلام را برانگیخت و نگذاشت بیتالمقدس به راحتی و خوشی از گلوی صهیونیسم فرو رود. اما واکنش مسلمانان در قبال اشغال سرزمینهای فلسطین، به اتکای اندیشههای عمیق رهبران مسلمان و روشنگری های آنها بود. دراین راستا اندیشه و موضعگیری های فکری و سیاسی حضرت امامخمینی(رحمة الله علیه) نقشی اساسی و تعیینکننده یافت و مبارزه با اسرائیل را به عنوان یک اصل مهم سیاست خارجی و استراتژی بنیادین مبارزه با ظلم و بیعدالتی ، تثبیت کرد. آنچه را که حضرت امام(رحمة الله علیه) در زمینه تحریم اقتصادی اسرائیل و استفاده از اجتماعات و گردهماییهای بزرگی مانند مراسم حج و برگزاری روز قدس به ملتها و دولتهای اسلامی توصیه میکردند ، نهایتاً نقش خود را در تضعیف جایگاه جهانی و منطقهای اسرائیل ایفا کرد و اکنون شاهد ناکام ماندن توسعهطلبی های اسرائیل در خاورمیانه هستیم. در مقاله پیشروی ، دیدگاههای اصولی حضرت امام(رحمة الله علیه) پیرامون شکلگیری اسرائیل و شیوههای مبارزه با آن مورد شرح و تبیین قرار گرفتهاند .
کنگره جهانی صهیونیسم در سال ۱۸۹۷٫م در شهر بال سوئیس برگزار گردید و یک مجارستانی یهودیتبار به نام تئودور هرتزل (۱۸۶۰ــ۱۹۰۴٫م) به تبیین دیدگاههای خود درباره آینده یهودیان در سراسر جهان پرداخت. وی تاکید نمود که تنها راه نجات یهودیان از سرگشتگی، پراکندگی و تبعیض ، ایجاد یک دولت یهودی است. نخستین اقدامات سران قوم یهود برای گرفتن مجوز اسکان یهودیان در فلسطین از سلطان عثمانی، به جایی نرسید. اما بر اثر تجزیه دولت عثمانی بعد از جنگ اول جهانی (۱۹۱۴ــ ۱۹۱۸٫م) ، قیمومت انگلستان بر سرزمین فلسطین و تلاشهای سیاسی حییم وایزمن ــ که بعدها اولین رئیسجمهور اسرائیل شد ــ ازیکسو، و صدور اعلامیه آرتور جیمز بالفور در دوم نوامبر (۱۹۱۷٫م) در طول جنگ ازسویدیگر، راه برای مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین هموار شد. در فاصله جنگ اول و دوم جهانی و بهویژه در مدت جنگ دوم جهانی (۱۹۳۹ــ۱۹۴۵٫م)، در نتیجه سیاست ضدیهودی نازیها در آلمان، بهانه برای مهاجرتدادن گسترده قوم یهود از طرف بزرگان یهود فراهم گردید و آنها گروهگروه وارد فلسطین شدند. پس از جنگ جهانی دوم، سازمان ملل متحد با تجزیه فلسطین و تشکیل دولت یهودی موافقت نمود. در پانزدهم مه ۱۹۴۸٫م قیمومت انگلیس بر فلسطین به پایان رسید و این فرجام، به آغازی برای شکلگیری دولت اسرائیل در منطقه تبدیل شد. در نتیجه چنین اقدامی، جنگ اول بین اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸٫م و سپس جنگهای دیگری در سالهای ۱۹۷۳، ۱۹۶۷، ۱۹۵۶٫م درگرفت که در نتیجه مداخلات کشورهای اروپایی همگی آنها به نفع اسرائیل پایان یافتند. اولین واکنشها در ارتباط با شکلگیری دولت اسرائیل در سرزمینهای اسلامی، به قرن نوزدهم میلادی بازمیگردد. اما آنچه در اینجا به آن خواهیم پرداخت، مشخصا مواضع امامخمینی(رحمة الله علیه) درباره اسرائیل، قبل و یا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، میباشد. سعی شده است با مراجعه به آثار حضرت امام(رحمة الله علیه) و بهرهگیری از اندیشههای ایشان، به سوالات زیر پاسخ داده شود: اهداف اسرائیل در منطقه خاورمیانه کدامند؟ دولتمردان کشورهای اسلامی باید چه تدابیری در برابر اسرائیل اتخاذ نمایند؟ مردم کشورهای اسلامی در برابر اقدامات تجاوزگرانه اسرائیل چه وظیفهای دارند؟
بسیاری از اقوام و مذاهب در کشورهای مختلف جهان وجود دارند که هم از لحاظ کثرت جمعیت و هم به لحاظ درآمد مالی از نفوذ بالایی برخوردار هستند اما هیچوقت اقدام به تاسیس دولت ننمودهاند. واقعیت آن است که اکثر زمینهایی که تحت اختیار دولت یا صندوق ملی یهود قرار دارند، اراضی مصادرهشده فلسطینی هستند. درواقع اسرائیلیها اراضی مسلمانان را غصب نمودند و پایههای یک حکومت نامشروع را در آنجا بنیان نهادند. امامخمینی(رحمة الله علیه) نیز همین تلقی را ابراز نمودهاند: «ما اسرائیل را محکوم میکنیم. اسرائیل غاصب است و در محلی که آمده، بهطورغصب آمده است.»
شالوده اولیه این دولت، با زور و فشار قدرتهای استعماری شکل گرفت. مسلما چنین اقدام نامشروع و غیرموجهی باید با توسل به تخریب و جنگ صورت پذیرد. شکلگیری اسرائیل ازهمانابتدا در جهت اعمال فشار علیه مسلمانان و راهانداختن چالشهای منطقهای شکل گرفت: «این جرثومه فساد را که در قلب کشورهای اسلامی گماشتهاند، تنها برای سرکوبی ملت عرب نمیباشد، بلکه خطر و ضرر آن متوجه همه خاورمیانه است. نقشه، استیلا و سیطره صهیونیزم و استعمار بر دنیای اسلام و بیشتر سرزمینهای زرخیز و منابع سرشار کشورهای اسلامی میباشد.»
سیاستهای درازمدت اسرائیل و همپیمانانش در میان کشورهای اسلامی نوعی اعمال قدرت و سلطه ، همراه با گسترش حوزه نفوذ بوده است؛ بدینصورت که از یک طرف سعی میشود سیاستهای سلطهجویانه حفظ شود و از سوی دیگر این سیاستها برمبنای استراتژیهای تهاجمی تدوین میگردد. در واقع موضع اسرائیلیها ، در میانمدت و یا بلندمدت، فقط بر مبنای استراتژی تهاجم دنبال میشود. ازاینرو، امام(رحمة الله علیه) نیز اتخاذ هرگونه سیاست سازشکارانه و همراه با مسامحه را در برابر آنها جایز نمیدانند: «اگر سست بگیرید، اینها تا فرات میخواهند بروند. اینها همه اینجا را ملک خودشان میگویند هست.»
سیاست توسعه ارضی و گسترش آن از نیل تا فرات، از اهداف اساسی بنیانگذاران دولت یهود بهشمار میرود. همواره بازگشت به ارض موعود با تمسک به متون مذهبی و براساس تفاسیر دینی، بخشی از برنامههای رهبران سیاسی اسرائیل را به خود اختصاص میدهد تا ازاینطریق نوعی علاقه ملی و احساس ملیگرایی را در میان یهودیان برای بازگشت به سرزمین فلسطین ایجاد نمایند. آنها برای تحقق مقاصد و نیاتشان، از امکانات نظامی و اقدامات تروریستی جهت پیشروی و توسعه ارضی و همچنین تسلط بر اماکن مذهبی مانند بیتالمقدس استفاده میکنند. ایجاد فضای رعب و وحشت در داخل سرزمینهای اشغالی با استفاده از ماشین ترور، سبب گردیده عده زیادی از مردم فلسطین مهاجرت اجباری نمایند و در کشورهایی مانند سوریه و اردن و در اردوگاهها سکونت گزینند و در عوض مهاجران یهودی از امریکای شمالی و اروپای غربی و شرقی جایگزین مردم فلسطین شدهاند. بنگوریون در سیویکم اوت ۱۹۴۹ در دیدار با گروهی از امریکائیها، چنین گفته است: «اگرچه ما رویای ایجاد دولت اسرائیل را عملی کردهایم، هنوز در آغاز کار قرار داریم. در حالحاضر، جز نهصدهزار یهودی در اسرائیل زندگی نمیکنند و حالآنکه اکثریت قوم یهود هنوز در خارج حضور دارند. تلاش آینده ما این است که همگی یهودیان را به اسرائیل بیاوریم.» اسرائیلیها اخراج تمام فلسطینیها را جزء اهداف بلندمدت خود میدانند. دولتمردان اسرائیلی برای تحکیم جایگاه و موقعیت سیاسی رژیم، از هر ابزار و وسیلهای برای دستیابی به آرمان ساختگی یهود استفاده میکنند؛ بهعبارتبهتر از دیدگاه آنها بهکارگیری سیاستهای غیراخلاقی (ترور، خشونت، تبعید و زندان) برای رسیدن به هدف، موجه و منطقی است. این اقدامات براساس یک دیدگاه ابزارانگارانه نظریهپردازی شدهاند. ازسویدیگر صهیونیستها در سطح بینالمللی، با برخورداری از حمایت قدرتهای بزرگ مانند ایالاتمتحده امریکا و همپیمانانش، بر روی اقدامات و سیاستهای نامشروع و ناموجه خود سرپوش میگذارند. کاخ سفید بهمنظور تحکیم جایگاه اسرائیل در سرزمین فلسطین، همواره سعی نموده است با ارائه طرحها و نقشههایی، گروههای مبارز و آوارگان فلسطینی را از حقوق حقه خود جهت دستیابی به موطن اصلی بازدارد. حضرت امام(رحمة الله علیه) تمامی این طرحهای امریکائیان را نیرنگ و در جهت جنگافروزی در منطقه میدانست: « بر فرض که امریکا یک طرح صددرصد اسلامی ــ انسانی بدهد. ما باور نمیکنیم که آنها به نفع صلح و منافع ما گامی بردارند. اگر امریکا و اسرائیل لاالهالاالله بگویند، ما قبول نداریم؛ چراکه آنها میخواهند سر ما کلاه بگذارند. آنها که صحبت از صلح میکنند، میخواهند منطقه را به جنگ بکشند.»
امروز مشاهده میکنیم که اقدامات تروریستی دستگاه حاکمه صهیونیسم و بسیاری از موارد نقض حقوق بشر این دولت، از سوی حامیانش دفاع مشروع جلوه داده میشود و کسانی را که با دست خالی و سنگ، از سرزمین اجدادیشان دفاع میکنند، تروریسم مینامند. بنابراین دنبالنمودن موضوعاتی مانند گسترش جغرافیای سرزمینی، ایجاد شهرکهای یهودینشین ، ترور رهبران سیاسی و مذهبی فلسطینی، خلعسلاح گروههای مبارز ، تسخیر بیتالمقدس و تبدیل آن به پایتخت ، تهدید گروههای افراطی مبنی بر تخریب مسجدالاقصی و تفرقهافکنی در میان کشورهای اسلامی ، اهداف اصلی رژیم صهیونیستی را تشکیل میدهند. امام(رحمة الله علیه) با شناخت اهداف اسرائیل و سیاستهای تجاوزکارانه آن رژیم ، همواره سعی در بیداری دولتها و ملتهای اسلامی داشتند.
حضرت امام(رحمة الله علیه) از همان آغاز مخالفتهایش با شاه، گسترش حضور اسرائیل و نقش پشت پرده آن را در سیاستهای ایران برملا و آشکار میساخت. ایشان در سخنرانیهای اوایل دهه ۱۳۴۰، سه مساله اصلی را در اهداف مبارزاتی خود دنبال مینمود: ۱ــ استبدادی و فاسدبودن دستگاه حاکمه سیاسی و در راس آن، شخص شاه ۲ــ سیاستهای ضدمذهبی و اسلامی شاه، که اسلام و قرآن را در معرض خطر قرار داده بود ۳ــ نفوذ اسرائیل در ارکان و سطوح مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور. چنانکه ملاحظه میشود، امام(ره) ازیکسو از اسلام و مفاهیم اسلامی دفاع میکرد و ازسویدیگر اسرائیل و نظام سیاسی پهلوی را مورد حمله قرار میداد. جالبآنکه حضرت امام براساس تعالیم اسلامی و قرآنی ، مبارزه با استبداد و استعمار را یک مقوله بههمپیوسته میدانستند و استبداد و اسرائیل را دو عامل خطرناک برای جامعه ایران و به زیان مصالح و منافع کشور معرفی میکردند.
ماموران شاه از امام(ره) خواسته بودند به موضوعاتی مانند اسلام ، اسرائیل و شاه نپردازند اما امام به صراحت هرگونه رابطه رژیم شاه با اسرائیل را مورد نکوهش قرار دادند: «ما از اول نظر قاطع درباره صهیونیستها داشتهایم. یکی از دلایل مخالفت ما با شاه ایران، همین رابطه با اسرائیل بوده است. همین قضیه، موجب حرکت مردم ایران شده است.» این قاطعیت و انعطافناپذیری در برابر اسرائیل و حمایت از حقوق ملت فلسطین، نهتنها در بعد نظری و حرکتهای قبل از انقلاب وجود داشت، بلکه بعد از شکلگیری نظام جمهوری اسلامی ایران نیز همچنان تداوم یافت. از دیدگاه امام(رحمة الله علیه) وظیفه دولتها در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی، به دو صورت انجامپذیر است: اتحاد و یگانگی، تحریم اقتصادی.
مسائل و مشکلات برآمده از گرایشها و احساسات ناسیونالیستی نظیر پانترکیسم، پانعربیسم و پانایرانیسم، زمینه تفرقه و چنددستگی را در جهان اسلام فراهم آوردهاند. ازاینرو امام(رحمة الله علیه) میفرمودند: «اگر دولتهای اسلامی به خود بیایند و گرایش پیدا کنند به اسلام و از عربیت برگردند به اسلامیت و از ترکیت برگردند به اسلامیت، حل میشوند مسائل و اگر آنها نکنند، این مشکل هست تاوقتیکه سایر کشورها مثل ایران بشوند.» این عامل انحطاطبرانگیز، موضوع نگرانکننده و حساسیتبرانگیزی بود که امام همواره در مواضع و دیدگاههایشان آن را مدنظر قرار میدادند.
همین گرایشهای تفرقهانگیز ملیگرایانه، سبب گردید مساله فلسطین و چگونگی مقابله جهان اسلام با اسرائیل، نگرشهای قومی و نژادی به خود بگیرد. اسرائیلیها از این تفرقه سود زیادی نصیبشان گردیده است. امام همواره در مواضعشان متوجه این اختلافات در میان سران دولتهای اسلامی بودند. درواقع امام(رحمة الله علیه) درد را در جهان اسلام تشخیص داده بودند و علاج واقعی آن را در عمل به متون و مفاهیم اسلامی میدانستند. بههمیندلیل ریشه ناکامی و شکست مسلمانان در برابر صهیونیسم را با واقعبینی و ظرافت و ژرفنگری دنبال میکردند و سعی داشتند دولتهای اسلامی را بیدار و آگاه سازند؛ زیرا بسیاری از سرسپردگیها و وابستگیها را معلول عدم آگاهی و شناخت از عیوب داخلی میدانستند.
امام(رحمة الله علیه) یکی دیگر از موارد ضعف جهان اسلام در برابر رژیم اسرائیل را در اختلاف، تفرقه و نیز وابستگی برخی رهبران سیاسی جوامع اسلامی میدانستند: «این اختلاف کلمه و سرسپردگی بعضی از سران ممالک اسلامی است که با داشتن منابع طبیعی سرشار و ذخایر گرانبها و جمعیت هفتصدمیلیونی نتوانستهاند، دست استعمار و صهیونیزم را از بلاد اسلامی قطع کرده و به نفوذ ایادی آن پایان بخشند.»
برخی رهبران کشورها و نهادهای مسئول اسلامی، در عرصه داخلی و خارجی، با دامنزدن به مباحث ناسیونالیستی از طریق ایجاد رابطه دیپلماتیک و شناسایی رسمی اسرائیل، زمینه ایجاد اختلاف در جهان اسلام را فراهم میکردند. هنگامیکه یک کشور مسلمان، مشروعیت نظام سیاسی اسرائیل را بپذیرد و آن را مورد شناسایی قرار دهد، دولت شناساییشده به عنوان یک بازیگر نظام بینالمللی از یک جایگاه و موقعیت بالفعل برخوردار میشود. این رابطه و شناسایی، امتیازات سیاسی و اقتصادی را در پی دارد؛ ازاینرو حضرت امام نسبت به هرگونه رابطه دیپلماتیک با اسرائیل شدیدا هشدار میدادند: «این حکومتها هستند که به واسطه روابطشان با ابرقدرتها و سرسپردگیشان با ابرقدرتهای چپ و راست، مشکلات را برای ما و همه مسلمین ایجاد کردهاند. اگر این مشکل از پیش پای مسلمین برداشته شود، مسلمین به آمال خودشان خواهند رسید.»
بروز گرایشهای ملیگرایانه، عوارض فرهنگی و برقراری ارتباط دیپلماتیک با اسرائیل، عوارض سیاسی برای ملت اسلام در پی دارد و ازاینرو امام هر دو عامل را مردود میدانستند زیرا در نهایت اسرائیل بود که از چنین اقداماتی استفاده میبرد: «اسرائیل وقتیکه دید ملتها با هم مخالف هستند و دولت مصر هم که همراه او است، برادر است و عراق هم که با اینها برادر است. وقتی اینها را دید، قدم به قدم پیش میرود.» امام همه کشورهای اسلامی را به تجمع در زیر سایه ارزشهای اصیل اسلامی و به توافق و همگرایی دعوت مینمود و به آنان هشدار میداد نسبت به خطرات خارجی عدم توجه به این مسائل، آگاه باشند.
حجم مبادلات اقتصادی ایران و اسرائیل در زمان رژیم پهلوی از سال ۱۳۲۸٫ش افزایش چشمگیری یافت. مبادلات تجاری و بازرگانی میان ایران و اسرائیل در محدوده خاورمیانه در دوران پهلوی، بیشتر از همه کشورهای منطقه بود. عمده محصولات صادراتی اسرائیل به ایران عبارت بودند از: «تخممرغ، گاوهای شیرده، ماشینآلات کشاورزی، موتور، لاستیک اتومبیل، نخ پشمی، مواد غذایی و بعضی اقلام دیگر.» در ازای اقلام یادشده، نفت بهعنوان عنصر اصلی و حیاتی در اقتصاد اسرائیل، از طرف ایران تامین میگردید.
مراوده اقتصادی برخی کشورهای اسلامی با اسرائیل، اسباب پویایی زیرساختهای اقتصادی آن رژیم را فراهم مینمود درحالیکه تحریم همهجانبه آن رژیم توسط کشورهای اسلامی، میتوانست آن رژیم را در بسیاری از طرحها و پروژههای عمرانی، کشاورزی، صنعتی و… با مشکل مواجه سازد. ازاینرو امام(رحمة الله علیه) صراحتا اعلام کرد: «کمک به اسرائیل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه نفت حرام و مخالفت با اسلام است. رابطه با اسرائیل و عمال آن، چه رابطه تجاری و چه رابطه سیاسی حرام و مخالف اسلام است. باید مسلمین از استعمال امتعه اسرائیل خودداری کنند.»
این مخالفت با برقراری رابطه اقتصادی، نه فقط اسرائیل بلکه حامیان آن رژیم و بهویژه ایالاتمتحده امریکا را نیز دربرمیگرفت؛ زیرا کشورهای حامی و متحد آن رژیم نیز علیرغم پنهانکاری در ابراز مواضع، با درپیشگرفتن رفتارهای تاییدگونه و بیتفاوت، بهنوعی بر بسیاری از اقدامات غیراخلاقی و خلاف موازین انسانی آن رژیم صحه میگذاشتند و دراینمیان، دولت امریکا عملا از هرگونه کمک به اسرائیل بهصورت پنهان و آشکار دریغ نمیکرد. بهعبارتبهتر اسرائیل جدا از یک مجموعه گسترده کشورهای ضداسلام و مسلمین نبود. اسرائیل از ابتدا تاکنون به حمایت قدرتهای مسلط جهانی (بهویژه انگلیس و ایالات متحده امریکا) متکی بوده و همواره با اتکای به این قدرتها، اهداف و خواستههای خود را پیش برده است. ازاینرو امام(رحمة الله علیه) ، اسرائیل و حامیان آن را یکجا مورد خطاب قرار میداد: «بر همه دولتهای ممالک نفتخیز اسلامی لازم است از نفت و دیگر امکاناتی که در اختیار دارند، بهعنوان حربه علیه اسرائیل و استعمارگران استفاده کرده و از فروش نفت به آن دولتهایی که به اسرائیل کمک میکنند، خودداری ورزند.»
در اکتبر ۱۹۷۳٫م جنگی به رهبری مصر و سوریه با اسرائیل درگرفت. در این جنگ بود که برای اولینبار کشورهای مسلمان و دارای منابع نفتی متحد شدند تا از اهرم نفت علیه کشورهای حامی اسرائیل استفاده نمایند. اما بهدلیل وابستگی اقتصادی کشورهای اسلامی به نفت و عدم همگرایی کشورهایی مانند ایران، عملا تحریمهای نفتی نتوانست دوام بیاورد؛ گذشتهازاین، متاسفانه بهدلیل برخوردارنبودن بسیاری از این حکومتها از مشروعیت مردمی و وابستگی سیاسی آنها به قدرتهای غربی، نوعی چنددستگی و واگرایی سیاسی در جهت اتخاذ سیاستهای هماهنگ و یکدست در میان آنها وجود داشت. این عوامل، تاکنون بسیاری از همکاریها در جهت تحریم اقتصادی علیه اسرائیل را با مشکل مواجه ساختهاند.
جهانیان مشاهده کردند که مردم ایران در انقلاب اسلامی به رهبری امامخمینی(رحمة الله علیه) ازیکسو ساخت حکومت پادشاهی را درهم شکستند و ازسویدیگر حمایت از مستضعفان و محرومین جهان و بهویژه حمایت از نهضتهای آزادیبخش اسلامی را مورد توجه قرار دادند.
با شکلگیری انقلاب اسلامی در ایران یکی از حامیان رژیم اسرائیل در منطقه از بین رفت و علاوه بر آن، موجی از امید، پویایی و تحرک در میان گروهها، سازمانها و ملت مظلوم فلسطین در جهت رهایی از شر متجاوزگران اسرائیلی ایجاد گردید. درواقع علت تمامی مخالفتها، مانعتراشیها و ایجاد محدودیتها برای نظام جمهوری اسلامی نیز از آن رو است که انقلاب اسلامی بسیاری از معادلات سیاسی منطقه را به زیان رژیم صهیونیستی اسرائیل و به نفع مردم مظلوم فلسطین درهم ریخت. مطابق با همین ویژگی انقلاب اسلامی ایران است که امام الگوبرداری از قیام ملت ایران و متکیبودن بر باورهای اسلامی و رهاشدن از هرگونه وابستگی به شرق و غرب را به همه ملتهای اسلامی و بهویژه به ملت فلسطین در جهت رسیدن به اهداف و آرزوها یادآوری میکند: «شما مطمئن باشید که نه شرق به درد شما میخورد و نه غرب، با ایمان به خدا و تکیه بر سلاح، با اسرائیل بجنگید. همچون ملت و نیروهای مسلح ایران که بیاتکا به قدرتها و ابرقدرتها و با ایمان به خدا و قدرت لایزال او تا حصول خواستههای مشروع خویش، دست از اسلحه برنمیدارند.»
علاوه بر بیداری ملتها و تاکید بر باور و ایمان به خداوند در راه رهایی فلسطین از چنگال متجاوزین صهیونیست، امام بر عواملی برای انسجامبخشی به ملتهای اسلامی، بهعنوانمثال بر برگزاری روز قدس و مراسم حج تاکید نمود.
اسرائیل شهر بیتالمقدس را که مورد احترام ادیان آسمانی اسلام، مسیحیت و یهود است، در فاصله سالهای ۱۹۴۸ــ۱۹۸۰٫م به اشغال خود درآورد و در سال ۱۹۸۰٫م طی یک مصوبه پارلمانی، قدس را بهعنوان پایتخت رسمی اسرائیل اعلام کرد. در برابر این اقدامات رژیم اشغالگر، حضرت امام(رحمة الله علیه) در سخنرانی پانزدهم مردادماه ۱۳۵۹٫ش از همه مسلمانان جهان خواستند تا «روز قدس را بزرگ بشمارند و در همه ممالک اسلامی در روز قدس، در روز جمعه آخر ماه مبارک، تظاهرات کنند، مجالس داشته باشند، محافل داشته باشند، مسجد داشته باشند، در مساجد فریاد بزنند.»
درواقع روز قدس، روزی است که مسلمین در سراسر جهان، تجمع و گردهمایی میکنند و نفرت و انزجار خود را از صهیونیسم به نمایش میگذارند. این نمایش وحدت و یکپارچگی از سوی ملتهای مسلمان، ولو موافق میل برخی دولتها نباشد، میتواند بهعنوان نماد همبستگی عمومی در جهان اسلام جلوه یابد.
امام(ره) بیتفاوتی مسلمانان را نسبت به مساله قدس جایز نمیدانست و پرداختن به آن را در سطحی فراتر از یک ملت یا حکومت تبیین میکرد: «مساله قدس، یک مساله شخصی نیست و یک مساله مخصوص به یک کشور و یا یک مساله مخصوص به مسلمین جهان در عصر حاضر نیست. بلکه حادثهای است برای موحدین جهان و مومنان اعصار گذشته و حال و آینده، از روزی که مسجدالاقصی پیریزی شد تا آنگاهکه این سیاره در نظام هستی در گردش است.»
امام همواره تاکید داشتند که مسلمانان سراسر دنیا باید با عزم و اراده جمعی، سعی در عقبراندن اسرائیل از بیتالمقدس داشته باشند. همچنین دولتهای اسلامی نیز نباید این مسئولیت را از دوش خود ساقط نمایند و باید نسبت به این مسئولیت، پاسخگو باشند. علاوه بر تظاهرات و راهپیمایی مردم در روز قدس، امام(رحمة الله علیه) به تجمع مسلمانان در مراسم و مناسک حج بها داده و این گردهمایی مسلمین را در این نقطه پاک و روحانی، بهعنوان نیرویی موثر علیه مستکبران و متجاوزان به حساب میآوردند. هدف دیگر از برپایی مراسم حج علاوه بر امور مرتبط با عبادت و پاکی قلوب، آگاهبودن از وضعیت مسلمانان جهان در سراسر عالم میباشد. حضرت امام(ره) تاکید داشت حجاجی که هر سال در این مکان وحی گرد میآیند، باید از این فرصت بهدستآمده نهایت بهرهوری و استفاده را ببرند: «برای حل مسائل مشکله مسلمین تبادل نظر و تفاهم کنید. باید توجه داشته باشید که این اجتماع بزرگ که به امر خداوند تعالی در هر سال در این سرزمین مقدس فراهم میشود، شما ملتهای مسلمان را مکلف میسازد که در اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عالیه شریعت مطهره و در راه ترقی و تعالی مسلمین و اتحاد و پیوستگی جامعه اسلامی کوشش کنید.» بعد از اشاره به مباحث و چارچوبهای کلی پیشروی مسلمانان، امامخمینی(رحمة الله علیه) وظیفه این اجتماع بزرگ در قبال دفاع از حقوق فلسطینیان را چنین تبیین نمودند: «برای آزادی سرزمین اسلامی فلسطین از چنگال صهیونیسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانیت، چارهاندیشی کنند و از مساعدت و همکاری با مردان فداکاری که در راه آزادی فلسطین مبارزه میکنند غفلت نورزید.» تاکید امام(رحمة الله علیه) بر مراسم حج و روز جهانی قدس، بیشتر بهدلیل صفوف فشرده و گردآمدن انبوه جمعیت مسلمان در مکان یا مکانهایی خاص میباشد. این اجتماعات ازیکسو بهدلیل ویژگیهای مشترک (حمایت از مردم فلسطین) نوعی احساس اعتمادبهنفس و تحرکات عدالتخواهی را بهوجود میآورند و ازسویدیگر زمینه ترس، آشوب و اضطراب را در میان دشمنان اسلام ایجاد میکنند. مردم در کشورهای اسلامی میتوانند با ایجاد و راهاندازی سازمانهای خودجوش و دفاتر دفاع از مردم فلسطین، از طریق جمعآوری کمکهای اقتصادی در جهت حمایت از فلسطینیان، اقدام نمایند. ازسویدیگر تحصیلکردهها و فعالان سیاسی نیز میتوانند با صدور اعلامیه، ارائه آثار و مقالات و راهاندازی همایشها و کنفرانسها، از حقوق مردم فلسطین دفاع کنند.
علاوه برآنچه در مورد ملتهای اسلامی از دیدگاه امام(رحمة الله علیه) شرح داده شد، موضوع دیگر در ارتباط با ملتها، مربوط به قوم یهود میباشد که تحت عنوان اقلیتهای دینی و قومی در کشورهای دیگر زندگی میکنند. ممکن است چنین برداشتی در اذهان شکل بگیرد که مواضع امام(رحمة الله علیه) درباره اسرائیل، همه یهودیان را در بر میگیرد. اما واقعیت آن است که امام بهصراحت از اقلیت یهودی جامعه ایران حمایت مینمود و حقوق آنها را به رسمیت میشناخت: «ما در صورت تشکیل جمهوری اسلامی، از یهودیان ایرانی که به فلسطین هجرت کرده و در شرایط تبعیض بسیار ناگواری، تحت استثمار یهودیان اروپایی و امریکایی به سر میبرند، دعوت خواهیم کرد که به وطن خود برگردند و آزادانه و محترمانه به زندگی خود ادامه دهند و از تعدیاتی که در زمان حکومتهای جور بر آنان شده، مصون خواهند بود.»
یهودیها بهعنوان یک اقلیت دینی از دیرباز در میان ایرانیان زندگی کرده و از حقوق و مزایای شهروندی برخوردار بودهاند. بنابراین منظور امام(رحمة الله علیه) از یهود، اشاره به صهیونیسم سیاسی بود که بسیاری از آشوبها، فتنهها، ترور و قتل و غارت را در قلب جهان اسلام بهوجود آوردهاند. آنچه امروز افکار عمومی در جهان شاهد آن است، اقدامات خطرناک و تکاندهندهای هستند که صهیونیسم در جهت حفظ و ماندن بر سر قدرت علیه مردم مظلوم فلسطین انجام میدهد.
اقدامات غیرمسئولانه و نابخردانه صهیونیستها در کشتار ملت بیدفاع فلسطین و حمایت مادی و حقوقی کشورهای غربی از اسرائیل در مجامع بینالمللی، کاملا موید این موضوع است که بنابر اندیشه و مواضع امام(رحمة الله علیه) یک حرکت و اقدام پنهان و پشت پرده در راستای سلطهگری علیه دنیای اسلام، وجود دارد. با نگاهی عمیق و ژرف به سخنرانیها و مکاتبات امام(رحمة الله علیه) ، میتوان از این پیشبینی سیاسی در ارتباط با وضعیت آینده جهان اسلام آگاه شد؛ کمااینکه امروز امریکا طرح خاورمیانه بزرگ، دموکراسی و اصلاحات امریکایی ، اشغال و سلطه بر کشورهای اسلامی، محکومیت گروهها و سازمانهای آزادیبخش فلسطین تحت عنوان گروههای تروریستی و خلع سلاح آنها را در جهت بهبود و پیشرفت برنامههای استکباری ــ صهیونیستی دنبال مینماید. نگاه واقعبینانه و انتقادی امام نسبت به عملکرد اسرائیل در سرزمینهای اشغالی ازیکسو و گردآوردن تمامی مسلمانان تحت اصول مشترک اسلامی ازسویدیگر، دو طرف یک سکهاند که امام(رحمة الله علیه) به هر دو توجه داشت. متاسفانه جوامع اسلامی در نتیجه غفلت و بیتفاوتی نسبت به وقایع و حوادثی که در اطرافشان شکل میگیرد، دچار نوعی ضعف و سستی در تصمیمگیریهای صریح و سریع در برابر رژیم اسرائیل شدهاند. این همان آرزو و خواست طرفداران میل به سلطه و اعمال قدرت بر جهان اسلام میباشد. امروز صهیونیسم از این تشتت آرا و گسستگی، نهایت استفاده و بهرهبرداری را مینماید. دولتها و ملتهای اسلامی باید بهجای پرداختن به موضوعات حاشیهای و تفرقهانگیز، از طریق سازمانها و نهادهای بینالمللی، کنفرانس سران کشورهای اسلامی، سازمانهای غیردولتی، انجمنهای بدون مرز، اجماع سیاسی در مورد لوایح و طرحهای بینالمللی در مقر سازمان ملل متحد و با اعمال فشار جمعی بر اسرائیل و حامیانش، از تجاوزات رژیم اشغالگر قدس به ملت بیدفاع فلسطین جلوگیری بهعمل آورند. شکافهای سرزمینی و سیاسی ــ اقتصادی، میبایست ترمیم گردد و بهجای آن، عوامل اتحاد و اتفاق شکل بگیرد؛ وگرنه مسلما اسرائیل بههراندازه که زمینه را برای اعمال سلطه و گسترش حوزه نفوذ مناسب ببیند، فرصت را مغتنم شمرده و هرچهبیشتر در جهت سلطهگری پیش خواهد رفت
باتشکر از وبسایت ظهور
نظرات شما عزیزان: